استیو جابز یک مبتکر فوقالعاده باهوش بود. او یک کارآفرین موفق و یک رؤیاپرداز شگفتانگیز
بود. استیو جابز، بنیانگذار و مدیر عامل سابق اپل رهبر و اسطورهای بی نظیر بود. او
حرفهای زیادی برای گفتن داشت. افکار استیو جابز در مورد اشتباهات، دنبال کردن ندای
درون و استفادهی حداکثری از زمان محدودی که در این دنیا به ما انسانها از طرف خداوند
هدیه شده است ستودنی بود. وقتی استیون پاول جابز از دنیا رفت نه تنها یک شرکت موفق
بینالمللی به نام اپل از خود به یادگار گذاشت بلکه گنجینهای ارزشمند از جملات الهام بخش
و زیبا را برای افرادی که به دنیال موفقیت هستند باقی گذاشت. این جملات زیبا، آموزنده و
الهام بخش از استیو جابز برای همیشه زندگی شما را تغییر خواهد داد.
اجازه ندهید صدای افکار و اعتقادات دیگران صدای ندای درون شما را در خود غرق کند.
اگر هدف شما خشنود کردن دیگران است، برای سقوط و شکست آماده شوید. شما هرگز
نمیتوانید همهی مردم را راضی و خشنود کنید. اگر به نظرات دیگران در مورد زندگی
شخصیتان خیلی اهمیت میدهید به زودی دلسرد و ناامید خواهید شد. هرگز اجازه ندهید
صدای قضاوتهای بیدلیل دیگران آرزوها و اهداف ارزشمندتان را به نابودی بکشانند. نگذارید
آتش میل و اشتیاق درونی که شما را زنده نگه داشته است خاموش شود.
ما انسانها برای اضافه کردن کیفیتی جدید به دنیا ،اینجا هستیم وگرنه خلقت ما ،چه دلیلی
داشت؟
هماکنون هیچ نسخهی مشابهی از شما در این دنیا وجود ندارد و هرگز هم وجود نخواهد
داشت. شما هدایا و استعدادهای درونی و پنهان منحصر به فردی دارید که میتواند جهان را
تغییر دهد.
اگر از شغل کنونی خود راضی نیستید، اشکالی ندارد. به تلاش خود ادامه دهید و سعی کنید
کاری را پیدا کنید که از هر لحاظ شما را راضی و خشنود میکند. فقط یک بار در این دنیا
زندگی میکنید. سعی کنید عالی زندگی کنید.
خودتان باشید! دنیا به نقاط قوت منحصر به فرد شما نیاز دارد. اگر تلاش میکنید که شبیه
دیگران باشید و یا به فردی تبدیل شوید که دیگران از شما انتظار دارند هرگز موفق نخواهید
شد. خلقت شما زیبا بوده است و مطمئناً کار یا هدفی در این دنیا وجود دارد که تنها شما
باید آن را انجام دهید.
من فکر میکنم بزرگترین افسوسهای شما در مورد کارهایی است که هرگز انجام ندادهاید.
چند نفر از ما از شغل خود متنفریم؟ چند نفر از ما تنها به این دلیل که از ریسک کردن
میترسیم در بدبختی و فقر زندگی میکنیم؟ بزرگترین لذت و شادی زمانی نصیب انسان
میشود که در بیرون از منطقهی آسایش خود زندگی کند، جایی که ما انسانها با اصالت و
مستقل هستیم. زندگی امن را رها کنید و با دنبال کردن اهدافتان زندگی لذتبخش و
پرهیجان را تجربه کنید.
بیشتر ما آدمها فقط به خاطر ترسهای غیر منطقی مان زندگی تلخی داریم. ترسو نباشید.
زندگی کوتاه است، روی پای خود بایستید و با غلبه بر ترسها و موانع موفق شوید.
من معتقدم چیزی که نیمی از کارآفرینان موفق را از ناموفقها جدا میکند پشتکار اصیل و
خالص است. آیا از پشتکار، سختکوشی و فداکاری لازم برای رسیدن به اهدافتان برخوردار
هستید؟
کار شما بخش بزرگی از زندگیتان را به خود اختصاص میدهد، پس تنها راه برای کسب
رضایت حداکثری این است که کاری که به بزرگی و ارزشمندی آن معتقد هستید را انجام
دهید و تنها راه برای انجام کار بزرگ این است که عاشق کارتان باشید. اگر هنوز آن را پیدا
نکردهاید، به جست و جوی خود ادامه دهید. هرگز تسلیم نشوید. مطمئن باشید مانند تمام
موضوعات دیگری که مربوط به قلب است وقتی آن را پیدا کنید فوراً متوجه خواهید شد.
راس مناسبات اجتماعی ورفتار های سازمانی وتعاملات اداری چیست؟
تکریم ارباب رجوع ،خدمت به خلق خدا وگره گشایی از کار مردم راس مناسبات اجتماعی وتعاملات اداری است به فرمو ده امام صادق (ع):
خدا همه ی انسان ها را اهل وعیال خود می داند بنا بر این کسی محبوب خداست که نسبت به عیال او مهربان باشد.
یا در جایی دیگر حضرت علی (ع) به جابرابن عبدالله انصاری فرمودند:
ای جابر اگر خدا بخواهد نعمت هایش را بر کسی زیاد کند نیاز مردم را به او بسیار خواهد کرد.
یا در جایی دیگر می خوانیم که امام صادق (ع) فرمود:
بر آوردن حاجات مومن از هزار حج مقبول تر است .
در فرهنگ ادبی ما هم این نکته مورد توجه قرار گرفته و آمده است که:
چو وا نمی کنی گره ای خود گره مباش ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست.
اشاره به این موضوع دارد که اگر برای اجابت به درخواست ارباب رجوع مانع قانونی وجود دارد ولی جهت تکریم ورعایت اخلاق اداری می شود
با روی خوش وبا حفظ حرمت، ارباب رجوع را قانع کرد ورضایت او را جلب نمود
در سازمان فرد تصمیم می گیرد. تصمیم گیری تنها در حیطه مدیران نیست. کارکنان عادی
هم تصمیماتی می گیرند که به کار و سازمان اثر می گذارد. هر کس به گونه ای با مسئله
تصمیم گیری سروکار دارد. باید از بین راههای متعددی که پیش رویش قرار دارد یکی را
انتخاب کند و پیش از انتخاب در باره نتایج نوع اقدام خوب بیندیشد. باید نقاط قوت و
ضعف و دیدگاههای موافق و مخالف را ارزیابی نماید.
چگونه
باید تصمیم گرفت؟
تصمیم معقول(بخردانه): اگر شخصی نتیجه حاصل از تصمیم گیری را به
حداکثر یا میزان مطلوب برساند او فردی معقول است و نوع تصمیم او بخردانه است.
گرفتن چنین تصمیمی (الگوی بخردانه) مستلزم طی شش مرحله است که بر اساس مفروضات
خاصی قرار دارد:
1. تعریف مساله. اگر بین وضع موجود و وضع مورد نظر اختلافی وجود داشته باشد. علت
بسیاری از تصمیمات ضعیف آن است که تصمیم گیرنده متوجه واقعیت مساله نشده است.
2. مشخص کردن شاخص های تصمیم گیری. تصمیم گیرنده بایدشاخص هایی راکه برای حل مساله
مهم می داند تعیین کند و مشخص کند چه چیزهایی ذی ربط است. در این مرحله نوع علاقه،
ارزشها و سلیقه های شخص تصمیم گیرنده نقش اساسی دارند.
3. به شاخص ها وزن لازم بدهید. به ندرت امکان دارد شاخص های انتخاب شده دارای
اهمیت یکسانی باشند. تصمیم گیرنده باید برای تعیین اولویت مناسب به شاخص ها وزن یا
بار مناسب بدهد.
4. ارائه کردن راههای گوناگون. تصمیم گیرنده راه حلها را ارائه می نماید.
5. هر یک از راهها را به یک شاخص مرتبط سازید. تصمیم گیرنده هر یک از راهها
را به صورت جدی تجزیه وتحلیل وارزیابی می کند. ضریب یا بار خاصی برای هر یک از راه
حلها در نظرمی گیرد.
6. انتخاب راهی که از نظر ارزش دارای بالاترین بازدهی باشد. این کار از طریق
مقایسه راه حلها بر اساس ضریب یا وزنی که به شاخص ها داده شده است، انجام می
گیرد.
مفروضات الگو. الگوی بخردانه بر اساس
مفروضات مشخصی قرار گرفته است:
1. روشن بودن مساله. شخص تصمیم گیرنده درباره وضع یا شرایطی که باید تصمیم بگیرد
اطلاعات کامل دارد.
2. شناخت راه حلها. شخص تصمیم گیرنده شاخص ها و معیارهای ذی ربط را می شناسد. از
نتیجه هر راه حلی نیز آگاه است.
3. مشخص بودن اولویت ها. شخص تصمیم گیرنده می تواند شاخص ها و راه حلها را بر حسب
اولویت مرتب کند و ضریب یا وزنی به آنها بدهد.
4. ثبات اولویت. شخص تصمیم گیرنده شاخص هایی را در نظر گرفته که تغییر نمی کنند.
5. نداشتن محدودیت زمانی یا هزینه. شخص تصمیم گیرنده از نظر زمانی و هزینه هیچ نوع
محدودیتی ندارد.
6. بالاترین بازده. شخص تصمیم گیرنده راهی را انتخاب می کندکه دارای بالاترین
بازدهی باشد.
خلاقیت در تصمیم گیری: کسی که تصمیم بخردانه می گیرد باید دارای
خلاقیت باشد و مساله را به صورت کامل مورد ارزیابی قرار دهد و آن را به گونه ای
درک کند که دیگران توان درک آن را ندارند.
خلاقیتهای بالقوه. بسیاری از افراد دارای خلاقیتهای بالقوه هستند ولی نمی توانند
از آن استفاده کنند.
راههایی برای تقویت خلاقیت. اگر به فردی آموزش داده باشند که خلاق باشد می تواند
عقاید ویژه ای را ارائه نماید. روش دیگرخوب گوش دادن است. هیچ نظر یا عقیده ای رد
نمی شود و هیچ موضوعی کم اهمیت تلقی نمی شود. همچنین می توان با رفتن از راه
میانبر به نتیجه رسید و خلاقیت خود را ابراز داشت. سرانجام این شیوه اندیشه (راه
میانبر) به اطلاعات ذی ربط متکی نیست و از اطلاعات بی ربط و تصادفی استفاده می شود
و فرد می کوشد برای ارائه راه حل، از راهی جدید برود.
در سازمان تصمیمات واقعی چگونه گرفته می شود؟
بیشتر تصمیمات واقعی بر اساس الگوی بخردانه نیست و معمولاً افراد به یک راه حل
معقول و قابل قبول بسنده می کنند.
روش بخردانه محدود: هنگامی که فرد با یک مساله پیچیده روبه رو شود سعی
می کند از پیچیدگی آن بکاهد وآن را به سطح قابل درک برساند. محدود بودن توانایی
فرد در پردازش اطلاعات باعث می شود نتواند همه اطلاعات را که لازم است درک نماید.
بنابراین انسان در پی راه حلهایی بر می آید که کافی، بسنده و رضایت بخش باشد و در
محدوده یا تنگنای خاصی عمل می کندو می اندیشدکه آن را بخردانه محدود می دانند. پس
از ارائه تعریفی از مساله به ندرت امکان دارد همه شاخص ها و راه حلها ارائه گردد و
در مورد ارزیابی آنها به طور جامع و کامل عمل نخواهد کرد و تنها به راه حلهایی
توجه می کند که محدود به مسائل خاص می شوند و تنهابه راه حلهای شناخته شده و قدیمی
که از نظر عملکرد قابل قبول است توجه خواهد کرد و به اولین راه حل قابل قبول که
برسد به بقیه راه حلها توجه نخواهد کرد. بنابراین راه نهایی آن است که ارضا کننده
باشد و مطلوب نخواهد بود.
قضاوت شهودی: مدیر به صورت مرتب از احساسات خود استفاده می کند
و قضاوتش شهودی است. کسی که بدین گونه عمل کند همواره تصمیماتی بهتر می گیرد.
قضاوت شهودی فرآیندی است ناآگاهانه ودر سایه تجربه حاصل می شود. الزاماً سوای
تجزیه و تحلیل معقول یا بخردانه عمل نمی کند، بلکه این دو مکمل یکدیگرند.